نویسندگان
چکیده
مقالهی پیش رو میکوشد تا به این سوال پاسخ دهد که دیپلماسی ایرانیان در دورهی قاجاریه و پهلوی چگونه دیپلماسی بوده است؟ که برآیند آن بدین قرار شد: پادشاهان قاجار و پهلوی، دیپلماسی را ابزاری، برای تداوم و استمرار حاکمیت خود بر جامعه قلمداد می کردند، زیرا با مطالعهی مفاد عهدنامه ها و امتیازنامهها در دوران قاجار و مفاد قراردادها در دوران پهلوی، میتوان به این امر مهم پی برد. بنابراین با این رویکرد قاجارها، با بیش از یک قرن، و پهلویها، با بیش از نیم قرن، توانستند با آن همه ظلم و فاجعهآفرینی، در جامعهی بینالمللی آن روز، تداوم یابند و به حیات سیاسی خود ادامه دهند. فلذا از یک نظر تداوم و حیات طولانی قاجارها و پهلویها در قدرت سیاسی را باید در دیپلماسی آنها در روابط بین الملل و نه در قدرت استبدادی آنها جستجو کرد. دیپلماسی که در آن منافع بیگانگان و نه منافع مردم و جامعه ی ایران طراحی شده بود. اما علیرغم این مسائل و چالشها، در اوج ناتوانی قاجارها و پهلویها، نخبگانی هم در رأس دیپلماسی قرار گرفتند که توانستند با دیپلماسی واقع گرایانه و علمی، منافع جامعهی خود را رقم بزنند، که باید به قائم مقام، امیرکبیر، قوام و مصدق اشاره کرد: زیرا الف. قائم مقام در مذاکرات صلح الرزنه الروم به میرزای آشتیانی می نویسد: با زور میرزایی و قوهی انشایی الفاظ مبهمه را بگنجانید، که راه سخن برای ما باز باشد.
ب. امیرکبیر در معاهدهی الرزنه الروم میدانست که کجا را باید دست بالا بگیرد و کجا کوتاه بیاید، تا کارها، انجام شود. در دورهی پهلوی نیز الف. قوام با دیپلماسی نفت در برابر زمین، عملاً ایران را از تجزیه رهایی بخشید و زمینهی خروج روسها را از ایران فراهم آورد. ب. مصدق نیز با دیپلماسی موازنهی منفی، هم توانست صنعت نفت ایران را ملی نماید و هم زمینهی اقتصاد بدون نفت را در عرصهی داخلی فراهم آورد. بدین گونه بود که علیرغم نظام سیاسی خودکامهی قاجار و پهلوی، نخبگان دولتی آن، با دیپلماسی واقع گرایانه و علمی خود، چهرهی ایران را در جامعه بین الملل آن روز، حفظ نمودند.
Recognition of the Iranian diplomatic system; In the Qajar and Pahlavi periods
Siyavash.mousavi Rakati
Abstract
The following article tries to answer the question of how Iranian diplomacy was during the Qajar and Pahlavi periods. The result of which was as follows; The Qajar and Pahlavi kings considered diplomacy as a tool for the continuity of their rule over the society, because; By studying the provisions of the agreements and concessions during the Qajar era and the provisions of the contracts during the Pahlavi era, we can understand this important matter. Therefore, it was with this approach that the Qajars, with more than a century, and the Pahlavis, with more than half a century, were able to continue and continue their political life in the international community of that day despite all the oppression and disaster. Therefore, the continuity and long life of Qajars and Pahlavis in political power should be sought in their diplomacy in international relations, not in their autocratic power. Diplomacy in which the interests of foreigners were designed, not the interests of the Iranian people and society. But despite these issues and challenges, at the height of the Qajar and Pahlavi powerlessness, elites were at the head of diplomacy who were able to establish the interests of their society with realistic and scientific diplomacy, which should be pointed out to Qaim Maqam, Amir Kabir, Qavam and Mossadegh. ; Because a. Al-Ruznah al-Rum writes to Mirzai Ashtiani as the deputy in the peace talks; Include ambiguous words with the power of Mirzai and the power of composition, so that the way of speech is open for us. b. Amir Kabir knew in the Al-Ruznah al-Rum treaty where he should take action and where he should be short, so that things are done. In the Pahlavi period, A. Consistency with the diplomacy of oil against land, practically freed Iran from disintegration and provided the ground for Russians to leave Iran. b. With negative balance diplomacy, Mossadegh was able to nationalize Iran's oil industry and provide the basis for an oil-free economy in the domestic arena. It was like this that despite the autocratic political system of Qajar and Pahlavi, its government elites, with their realistic and scientific diplomacy, preserved the image of Iran in the international community of that day.
key words: Qajaria, Pahlavi, diplomacy system, Qaim Maqam, Amir Kabir, Qavam, Mossadegh.
منابع
اقبال آشتیانی، عباس، (1392)، امیر کبیر، تهران، انتشارات نگاه.
آبراهامیان، یرواند، (1386)، ایران: بین دو انقلاب، ترجمه ی احمد گل محمدی و دیگران، تهران، نشر نی.
آبراهامیان، یرواند، (1389)، تاریخ مدرن ایران، ترجمهی محمد ابراهیم فتاحی، تهران، نشرنی.
آدمیت، فریدون، (1389)، امیرکبیر و ایران، تهران، انتشارات خوارزمی.
آوری، پتر، (1389)، تاریخ ایران، دوره ی افشار، زند و قاجار: از نادرشاه تا انقلاب اسلامی، ترجمه ی مرتضی ثاقب فر، تهران، انتشارات جام.
آوری، پتر، (1390)، تاریخ ایران، دورهی پهلوی، ترجمهی مرتضی ثاقب فر، تهران، انتشارات جام.
بخشایشی اردستانی، احمد، (1386)، اصول سیاست خارجی ج ا. ا. تهران، انتشارات آوای نور.
بشیریه، حسین، (1387)، آموزش دانش سیاسی: مبانی علم سیاست نظری و تاسیسی، تهران، نشر نگاه معاصر.
خلیلی، نسیم، (1390)، انقلاب مشروطیت ایران، تهران، انتشارات ققنوس.
دهقانی، رضا، (1392)، تاریخ مردم ایران در دوره ی قاجار، تهران، نشر پارسه.
رابینز، استیفن پی، (1384)، مبانی رفتار سازمانی، ترجمهی دکتر علی پارسائیان و دیگران، تهران، نشر پژوهشهای فرهنگی.
رضاقلی، علی، (1389)، جامعه شناسی نخبه کشی، قائم مقام، امیرکبیر، مصدق. تهران، نشر نی.
رواندی، مرتضی، (1354)، تاریخ اجتماعی ایران، جلد دوم، تهران، انتشارات امیر کبیر.
زرین کوب، عبدالحسین، (1392)، تاریخ ایران، از آغاز تا سقوط سلسلهی پهلوی، تهران، انتشارات سخن.
زعیم، کوروش، (1379)، جبهه ی ملی ایران، تهران، انتشارات ایران مهر.
سایکس، پرسی مولزورث، (1391)، تاریخ ایران، جلد دوم، ترجمهی محمدتقی فخر داعی گیلانی، تهران، انتشارات نگاه.
سپهر، محمد تقی، (1377)، تاریخ قاجاریه از آغاز تا پایان سلطنت فتحعلیشاه، تهران، انتشارات اساطیر.
سریع القلم، محمود، (1390)، اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار، تهران، انتشارات فرزان روز.
سینایی، وحید، (1384)،دولت مطلقه، نظامیان و سیاست در ایران،تهرانف انتشارات کویر.
عاقلی، باقر، (1390)، نخست وزیران ایران، از مشیرالدوله تا بختیار، تهران، انتشارات جاویدان.
غنی، سیروس، (1389)، ایران: برآمدن رضاخان/ برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها،تهران، انتشارات نیلوفر.
کاتوزیان، محمد علی، (1391)، ایرانیان: دوران باستان تا دوران معاصر، ترجمهی حسین شهیدی، تهران، نشر مرکز.
کدی، نیکی، (1392)، ایران دوران قاجار و برآمدن رضاخان، ترجمهی مهدی حقیقتخواه، تهران، انتشارات ققنوس.
گارثویت، جین رالف، (1391)، سیری در تاریخ سیاسی ایران، از از شاهنشاهی هخامنشی تا کنون، تهران، انتشارات آمه.
ماکیاولی، نیکولو، (1389)، شهریار، ترجمهی داریوش آشوری، تهران، نشر آگه.
موحد، محمد علی، (1384)، خواب آشفته ی نفت، دکتر مصدق و نهضت ملی، ج 1، تهران، انتشارات کارنامه.
مهدوی، عبدالرضا هوشنگ، (1389)، سیاست خارجی ایران در دوره ی پهلوی، تهران، نشر پیکان.
نژاد اکبری مهربان، مریم، (1388)، میرزا تقیخان امیر کبیر، تهران، نشر پارسه.
نفیسی، سعید، (1384)، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دورهی معاصر، تهران، انتشارات اهورا.
ورهرام، غلامرضا،(1385) نظام سیاسی و سازمان های اجتماعی ایران در عصر قاجار، تهران، انتشارات معین.
0
کلیدواژهها