نویسندگان
چکیده
پژوهش کیفی با روش تاریخی حاضر تلاش دارد تا به این سؤال پاسخ دهد که نظام سیاسی تکحزبی در دورهی پهلوی محصول کدام رویکردها و نگرشها بوده است؟ برآیند تحقیق نشان داد که رضاشاه با تشکیل ارتش مدرن، همهی نهادهای سیاسی و نظامی را در خود تجمیع نمود تا نظام سیاسی تکحزبی را بنیان نهد. او با اعلام وجود خطرات فراوان علیه جامعهی ایرانی بر قدرت ارتش افزود، تمامی قبایل را در هم کوبید، به تضعیف بخش مذهبی اقدام و از همه مهمتر اینکه به بهانهی وحدت در جامعه، همهی احزاب را منحل کرد تا مانع گردش قدرت در جامعه شود. درواقع او با این پارادایم فکری، یک سنخ آرمانی جدیدی، به نام دولت شاه تشکیل داد تا تحت آن صاحب و اختیاردار تمامی قدرت در سطح جامعه باشد. پهلوی دوم نیز تمامی احزاب در جامعه را منحل کرد اما دیری نپایید که خود احزاب مجلسی جدیدی را بنیان گذاشت تا مانع تلقی مخالفت با دموکراسی در جامعه شود. ولی با چهار برابر شدن قیمت نفت، احزاب مجلسی خود را به یک حزب تبدیل کرد تا همانند پهلوی اول پارادایم فکری نظام دولت شاهی و نظام تکحزبی را بنیان بگذارد. بدین ترتیب، دوران پهلوی با پارادایم ارتش، انحلال احزاب، دلارهای نفتی، تمرکز اقتصادی و سیاسی، جامعهی ایران را بهنظام دولت شاهی و البته نظام تکحزبی سلطنتی تبدیل کرد.
کلیدواژهها