نویسندگان
چکیده
موضوع امنیت از قدیمیترین مباحث اندیشمندان بوده است. در رویکردهای سنتی و نظریههای واقعگرا امنیت دولتمحور بود؛ اما بعد از دهه 1990 باری بوزان و ال ویور با زیر سؤال بردن امنیت دولتمحور و نظامی محور بودن امنیت، در توسعه این مفهوم موضوعات امنیت را به سطحی بین عینی و ذهنی بودن برد. در تحلیل بنیادگرایی و رادیکالیسم اسلامی باید گفت ریشههای شکلگیری و بروز خطرات و آسیبهای امنیتی جدی از سوی این بازیگران غیردولتی علیه دولتها و شهروندان آن باعث شده است تا این پرسش اساسی مطرح شود که بنیادگرایان اسلامی چه گروه یا پدیدهای را تهدیدی امنیتی، به معنای بوزانی آن، برای خود تلقی کردهاند که دست به چنین اقداماتی رعبآور و تروریستی در گوشه و کنار جهان میزنند؟ نگارنده استدلال میکند که مدرنیته و مدرنیزاسیون بهمثابهی تهدیدی وجودی برای بنیادگرایان اسلامی است و جهاد پاسخ آنها به این تهدید وجودی است. به نظر میرسد بنیادگرایان اسلامی به امنیتی سازی این مفاهیم و همچنین سبک زندگی غربی به مفهوم بوزانی آن دستزدهاند.
Abstract It seems that Islamic Fundamentalism is still one of the problematic issues of the world. Fundamentalists not only kill the “others” but also kill Muslims who are different from them. From my perspective, the fall of the Islamic State of Iraq and Sham(ISIS) does not mean the fall of Islamic Fundamentalism. The author of this article believes that Islamic Fundamentalism is still a threat to the world’s security. The main question of the article is that what has been securitized by Islamist Fundamentalists? I tried to examine this question through the “securitization theory of Bary Buzan”. I argued that “Modernity and Modernization” have been securitized by them. It seems that modernity is a kind of existential threat for Islamists Fundamentalists like the Taliban and ISIS.
کلیدواژهها